منظور از ساخت Positive feedback loop این است که به جای اقدامات خطی، کارهایی کنیم که اثر نمایی در رشد پلتفرم داشته باشند. یعنی هر بهبودی که در پلتفرم ایجاد میشود (هر چند کوچک) باعث ایجاد اثری نمایی شود و یک چرخه اثرگذاری بسته ایجاد کند و به تدریج، خودش را بیشتر و بیشتر تقویت کند و به اصطلاح reinforcement ایجاد کند.
جان کلام: خطی فکر نکن! نمایی فکر کن!
با مثال بفهمیم قضیه چیه
کارهای پرتأثیر در ایجاد فیدبک لوپ مثبت:
- سرمایهگذاری روی زیاد شدن تجربههای خرید مشتریان، زیر محصولات وندورها در پلتفرمهای ایکامرس. چطور؟ تجربههای بیشتر —> اعتماد بیشتر —> خرید بیشتر —> تجربههای بیشتر
- سرمایهگذاری روی بهبود تجربه کاربری. چطور؟ تجربه کاربری بهتر —> استفاده بیشتر از پلتفرم —> دیتا و لاگ بیشتر کاربرها —> شناخت بهتر کاربر توسط تیم —> خلق تجربه کاربری بهتر
عکسهای زیر، لوپهای مثبت در پلتفرمهای مطرح دنیا را نشان میدهد:

کمتأثیر در ایجاد فیدبک لوپ مثبت:
- مارکتینگ
- توسعه CRM
- ووچر و کوپن تخفیف
- اقدامات عملیاتی مثل راهاندازی تیم فروش (با توجه به محدودیت تعداد تماس هر نفر در هر روز)
مفاهیم مرتبط با فیدبک لوپ مثبت در پلتفرم
- اثر شبکهای یا network effect: یعنی رسیدن به نقطهای که اضافه شدن هر عضو جدید به شبکه، به ارزش کل شبکه برای دیگران اضافه کنه. مثلا: هر چی مسافرها و رانندههای جدیدی به اسنپ اضافه بشن، ارزش کل اسنپ برای همه مسافرها و رانندهها بیشتر میشه. چرا؟ چون مسافرها راحتتر راننده پیدا میکنن و رانندهها هم راحتتر مسافر پیدا میکنند.
- مطالعه بیشتر : The Network Effects Manual (توصیه شده توسط آقای حمیدی) – The Network Effects Bible (توصیه شده توسط آقای ابوطالبی)
- فلایویل flywheel: یعنی یک حلقه سنگین در رشد پلتفرم که شاید به گردش در آوردنش سخت باشه، ولی اگه به گردش در اومد و دور برداشت، خودش مدام سرعت بیشتری میگیره و حلقههای دیگه رشد رو هم به گردش در میاره. یعنی مثلا ممکنه برای یک پلتفرم «تجربههای خرید مشتریان» اون حلقه سنگین پلتفرم باشه که به گردش در آوردنش اول کار سخت باشه، ولی وقتی چرخش خوبی پیدا کنه، باعث خرید بیشتر و تجربههای خرید بیشتر و رشد بیشتر پلتفرم بشه.
- اثر مرکب Compound effect: یعنی اثر نمایی کارهای ریزی که تداوم داشته باشند. مثلا اگه شما به طور مستمر، هر ایراد ریزی که مشتری پلتفرمتون باهاش مواجه میشه رو حل کنین و این کار رو به مدت طولانی ادامه بدین، شاید تکتک اون اصلاحها اثرش معلوم نباشه، ولی از یه جایی به بعد یه اثر مرکبی شکل میگیره که منجر به خلق تجربه کاربری بینظیری میشه که رشد سنگینی رو برای پلتفرم شما ایجاد میکنه. برای فهم بهتر اثر مرکب، ویدئوی ۱۶ دقیقهای و خوشساخت رو در یوتیوب و از اینجـــاببینید.
- مفهوم Investment vs Expenditure: به جای هزینه کردن، سرمایهگذاری کنید. یا به عبارت دیگه، جاهایی پول خرج کنین که صرفا مصرف نشه و بره، بلکه اثر سرمایهای ماندگار داشته باشه. به عنوان مثال، تفاوت هزینهکرد در مارکتینگ رو با هزینهکرد در توسعه محصول مقایسه کنید. یا مقایسه هزینه کردن برای حل مشکل کاربر از طریق پشتیبانی در مقابل حل مشکل کاربر از طریق محصول. توی پشتیبانی ممکنه کارمند تیم شما، یک مشکل رو صدها بار به شکل تکراری برای مشتریهای مختلفی حل کنه ولی همون هزینه رو (حتی کمتر) توی تیم محصول بکنین و اون مشکل رو ریشهکن کنید که دیگه مشتری جدیدی درگیر اون مشکل نشه.
- باز هم مساله مرغ و تخم مرغ: در پلتفرمها، کاربران دو طایفه می شوند، طایفه ( دوماد!) متقاضیان و طایفه (عروس) تامین کنندگان. این وسط وقتی چرخ پلتفرم می چرخه که اعضای این طایفه ها به یه عدد درستی برسه ( مثال اسنپ رو در نظر بگیرید، مسافران و رانندگان. هر کدامشان متناسب با اون یکی نباشه، چرخ اسنپ لنگ می زنه) در این حالت می گیم پلتفرم به Liquidity مناسب رسیده که اصلا فکر نکنید کار ساده ایه! یه راه برای حل این مساله اینکه تصمیم بگیری و بازی رو با یه طایفه شروع کنی (Single Player Mode) و موقتا بی خیال طایفه دیگر بشی. براشون یه ابزار بساز که خوشحالشون کنه و کم کم ترغیب بشن و بتونن که شبکه سازی کنن. ( مثالش اینستاگرام که اول یه ابزار فیلترسازی روی عکس بود و کم کم امکان انتشار عکس رو برای شبکه سازی ایجاد کرد)

- اینطوری بچینید که کارهای یکی تو شبکه، بدرد بقیه بخوره.
- به این فکر کنید که یه محصول که درست می کنید، بشه خوراک برای محصول بعدی
- اندر باب قیمت گذاری یا مچ شدن عرضه و تقاضا و … تو شبکه کاربران، باید دید این کار داره مدیریت شده و فرمایشی! انجام میشه یا مدیریت نشده و طبیعی! اگر نگران این هستید که باید یه سیستم نظارت بر قیمت ها داشته باشید و هر از چندی نرخ نامه صادر کنید و هر کی بیشتر یا کمتر فروخت کرکره اش را پایین بکشید! یه سر به بازارهای مهم در دنیا بزنید تا معلوم بشه اون نگرانی هایی که دارید چقدر واقعی است.
- تو شبکه داخل پلتفرم حداقل دو سری طایفه داریم، امروز این طایفه داماده و اون یکی طایفه عروس. حالا فرض کنید این ارتباط برعکسشم باشه، یعنی فردا این طایفه عروس باشه اون یکی داماد! اینطوری دیگه یه طایفه همش یه نقش نداره. این یه شبکه همگن حساب میشه، ولی اگر همیشه یکی دختر بده اون یکی پسر، میشه غیرهمگن.
- فروشندگان دی جی کالا رو در نظر بگیرید که خودشون برای تولید نیاز به خرید مواد اولیه دارند. اینکه بتونن تو همین پلت فرم خرید کنن، یعنی شبکه بزرگتر میشه، بازیگرها از شبکه بیرون نمی رن و ….
- محصولاتی هستند که شبیه کالاهای اولیه اند و یه ویژگی ای دارند، اون هم اینکه خیلی شبیه به هم هستند و میشه یکی رو به راحتی جایگزین دیگری کرد. مثلا گندم! فروشندگان این کالاها بیشتر Price Taker هستند و باید ببینن بازار چه قیمتی براشون تعیین می کنه. در سر دیگه طیف، محصولاتی هستند که خیلی متفاوتند و این تفاوت کاملا چشمگیر است. اینها بیشتر Price Maker هستند و قیمت رو خودشون تعیین می کنند، چون تفاوتی که ایجاد کردند، ارزش زیادی داره. حالا به نظرتون پلتفرمی که قراره توسعه پیدا کنه باید Commoditized باشه یا Differentiated ؟
- یدالله مع الجماعه (Centralized vs decentralized). تصمیم گیری، حل مساله، خلاقیت و حتی پیش بینی جمعی، هوشمندانه تر از تلاش های یک نفره حتی اگر خبره باشه! یه دلیل مهمش اینکه خطر سوءگیری های فردی کاهش پیدا می کنه. لذا اوصیکم بالجماعت. (Believe in the power of the crowd)
- میشه از آب گل آلود ماهی گرفت. اگه می بینی یه چیزایی سرجاش نیست و شلوغ پلوغه، دنبال فرصت توش بگرد. به جای بد و بیراه گفتن به تاریکی، یه شمع روشن کن.
- چرخ رو اختراع نکن! اگر می تونین سوار ماشین دیگران بشین، سوار شید. اگر شبکه هایی هستند که می تونید به کمک اونها جلو برید، سعی نکنید اون رو بسازید.