ما دو جور کاربر رو می تونیم تصور کنیم:
۱- آدمی که دقیقا میدونه چی میخواد: به این آدم ها باید کمک کنیم با رفع موانع، در تایم کوتاهی به آنچه می خواهد برسد.
۲- آدمی که نمیدونه دقیقا چی میخواد: این جور آدم ها از پیش تصمیمشو مشخص نیست و نیاز به دیدن و چرخیدن دارن. انگار باید یه حسایی درونشون ایجاد بشه (حس کنجکاوی و طلب یک چیز) تا بتونن چیزیو انتخاب کنن.
برای دسته اول باید سعی کرد یک سیستم سرچ مناسب طراحی کرد. المان های مهم این سیستم سرچ:
۱- با زبان خود کاربر باهاش صحبت بشه (Human language based communication).
۲- حرف اضافی یا فضای شلوغ و در هم و برهم نبینه (Less is more).
۳- باید ازش دعوت بشه برای انجام یک کار مشخص (invitation).
۴- نتایج مرتبط با خواسته ای که مطرح کرده رو ببینه (relevance).
برای دسته دوم داستان متفاوت است. این آدم چون تصمیمشو نگرفته احتمالا در صفحه سرچ بار (search bar) شما هم چیزیو سرچ نمیکنه. چنین شخصی ابتدا باید ببیند. برای دیدن باید او را وارد یک فضای بی نهایت کرد. باید ویترین ها رو ببیند و آنجایی که احساسش تحریک شد برای کلیک کردن، کم کم وارد فضای سرچ می شود و دنبال دقیق تر کردن خواسته خود می رود. سیستم اکسپلور مناسب چه ویژگی هایی داره:
۱- قبل از اینکه طرف چیزی رو کلیک کنه، به صورت اتومات بتواند چیزهایی رو ببیند.
۲- فرد احساس کند قدم در یک وادی بی پایان گذاشته است و می تواند کلی چیز ببیند تا در یک نقطه ای حس کنجکاویش تحریک شود.
۳- سعی شود متناسب با اینترکشن فرد در فضای اکسپلور، کم کم فرد به سمت سرچ هول داده شود تا انتخابش صورت پذیرد.
این رو هم در نظر بگیریم که گاهی مرز بین سرچ و اکسپلور باریک می شود. یعنی بسیاری از افراد دقیقا نمیدونن چی میخوان و شکل و شمایلی کلی از آن چیز در ذهن دارند. این افراد اصطلاحا در یک فضای پاندولی بین سرچ و اکسپلور در نوسان هستند. پلتفرم خوب عمدتا ترکیبی از هر دو حالت رو ارائه می دهد.
- ۱۵ مهر ۱۴۰۳
- یک درصد محتوای برتر استارتاپی جــهــــان
- توسط مهدی تقی نیا