در فضای پرابهام اکوسیستم استارتاپی کشور، داشتن پیش بینی مالی شاید بهترین راه نجات کسبوکارها باشد. مدلسازی مالی با مشخص کردن راههای ثبات بخشیدن به وضعیت مالی کسبوکارها تا حد زیادی دستیابی به اهداف را برای آنها تضمین میکند.
میدانیم که آیندهنگری شرط عقل است پس چه با کسبوکار کوچک و نوپایی طرف باشیم و چه استارتاپی بالغتر، انجام پیش بینی مالی استارتاپها منطقی است. وضعیت مالی باثبات، تاثیر مستقیم روی موفقیت کسبوکارها دارد. درحقیقت همینکه شما مشغول جستوجو و مطالعه در مورد مدل مالی کسبوکار هستید، نشان میدهد که یا به ضرورت وجود پیش بینی مالی در بیزنس خود پی بردهاید و یا دغدغه دانستن بیشتر درمورد این موضوع را دارید.
هرچند پیشبینی مالی استارتآپها قطعاً خطاهایی دارد اما به چهاردلیل باید financial projections را محاسبه کرد:
۱- قانع کردن سرمایهگذار
۲- قانع کردن خود
۳- قانع کردن تیم
۴- مدیریت بهینه
برای توضیحات بیشتر در این مورد، توصیه میکنیم که ویدئو زیر را مشاهده فرمایید:
چطور پیش بینی مالی داشته باشیم؟
پیش بینی مالی (financial projections) دو قسمت اصلی را تشکیل میدهد:
۱- پیش بینی درآمد
۲- پیش بینی هزینه
که در ویدئو زیر، به پیش بینی درآمد پرداختیم.
برای پیش بینی درآمد در سه تا پنج سال آینده یک استارت آپ دو رویکرد عمده وجود داره.۱-پایین به بالا پیش بینی درآمد از اونجایی که فروش در اون شکل میگیره. ۲- بالا به پایین پیش بینی درآمد از میزان بازاری که میخواید تصاحب کنید.
پیشبینی هزینه، بخش مهمی از پیشبینی مالی را تشکیل می دهد.
میزان خطا نسبی: عمدتا بیشتر از پیشبینی درآمد
زمان بندی: مثل پیشبینی درآمد، ماهیانه، بین ۳ تا ۵ سال
اساس کار: بر اساس فرضیات مدل مالی سرفصلها: هزینه منابع انسانی – هزینه بازاریابی – هزینههای ثابت.
نکته۱: حقوق بنیانگذاران معمولا پایین تر از بقیه است، چرا که بنیانگذاران، بخشی از سهام استارتاپ را به خود اختصاص میدهند.
نکته۲: سهام esop سهامی در حد یک الی دو درصد است، که برای حفظ و انگیزهبخشی به نیروهای کلیدی درنظر گرفته میشود.
رویکرد بالا به پایین، روش دیگری برای انجام پیشبینی مالی است.
ویژگیهای این روش :
– بسیار اغوا کننده
– حساس برای سرمایهگذاران
– اعداد بدست آمده بسیار بیشتر از اعداد بدست آمده از مدل پایین به بالا (که در ویدئو “چگونه پیش بینی هزینه داشته باشیم”، آن را توضیح دادیم)
– مکمل روش پایین به بالا
روش محاسبه رویکرد بالا به پایین:
۱- محاسبه کل مارکت TOM
۲- محاسبه بخش مورد هدف SAM
۳- محاسبه بخش در دسترس SOM
خروجی پیشبینی مالی، شاخصهای مالی است که به سرمایه گذار ارائه میشود. یکی از پرکاربردترین شاخص مالی، cashflow statemanet (جریان نقدیگی) است که برابر با اختلاف درآمد و هزینه است.
در خالص جریان نقدینگی، میزان پول موردنیاز مشخص میشود. موضوع دیگر در شاخصهای مالی ارزشگذاری است که یکی از روشهای محاسبه آن NPV است که مبتنی بر پیشبینی درآمد، پیشبینی هزینه و خالص جریان نقدینگی، ارزش فعلی کسبوکار شما را مشخص میکند.
ارزش کسبوکار شما در زمان حال برابر است با NPV جریان نقدینگی شما در ۵ سال و ارزش terminal value شما که به سال صفر تنزیل پیدا کرده است. خروجی ارزشگذاری که اتفاق میافتد اصطلاحا post money valuation است، یعنی ارزش گذاری شما پس از جذب سرمایه.
ارزش گذاری شما پیش از جذب سرمایه برابر است با اختلاف post money valuation شما با cash need شما و درصد سهامی که به سرمایه گذار تسلیم میکنید، مقداری برابر با cash need فایل مالی شما تقسیم بر post money valuation این فایل مالی است.