اصل ۲ دیزی: تفکر ۱۰ برابر بهتر! mahdi.sg مهر ۲۲, ۱۴۰۳

یعنی اگر به دنبال طراحی راه‌حلی برای حل مشکل مردم هستید، out of box فکر کنید و فقط راه حلی طراحی کنید که دست‌کم ده‌برابر نسبت به راه حل‌های موجود، ساده‌تر یا سریع‌تر یا ارزان‌تر… و بهتر باشد. تفکر ۱۰ برابری، در واقع رفتن به جنگ status quo هست که رمز آغاز حمله‌ش، معمولا این عبارته: «چرا؟ کی گفته حتما باید…؟»

 

User-uploaded image: Screenshot+from+2022-08-01+23-54-20.png

۱۰ برابر بهتر،‌ چه بسا راحت‌تر از ۱۰ درصد بهتر باشه!
توی این ویدئو، آقای Astro Teller مدیر عامل شرکت Google X، توضیح می‌ده که چرا بهبود دادن ۱۰ برابری یک چیز، معمولا راحت‌تر از بهبود دادن ۱۰ درصدیه. مهم‌ترین نکته‌ش اینه که وقتی شما پرچم یک تغییر ۱۰ برابری رو بلند می‌کنی،‌ احتمالش خیلی بیشتره که آدم‌های ۱۰ برابر بهتر رو بتونی جذب تیم خودت کنی و نتیجه این می‌شه اینکه احتمالا بهبود ۱۰ برابری برای حل یک مشکل، بیشتر از امکان بهبود ۱۰ درصدی همون مشکل می‌شه. و با چنین تیمی، اشتیاق و هیجان و انرژی بیشتری در فضای کاری شما وجود خواهد داشت. 
نشانه‌های تفکر ۱۰ برابری و خارج از جعبه

User-uploaded image: file.jpeg

  •  بر خلاف داخل box که همه شما را تأیید می‌کنند، بیرون از جعبه، مدام ریجکت می‌شوید.
  • آدم‌ها از شما نمی‌پرسند فرق شما با فلان پلت‌فرم چیست. چون اصلا شباهتی نمی‌بینند.
  • همه آدم‌ها به راحتی نمی‌توانند از راه حل شما استفاده کنند و باید به دنبال early adopters باشید.
  • راه حل شما رقیب کسی نیست. بلکه زمین بازی را برای همیشه عوض می‌کند.
  • راه حل شما، عادت‌های زندگی مردم را به کلی دگرگون می‌کند. (مثلا تغییر شیوه سفر پس از Airbnb)
مثال‌هایی برای ۱۰ برابر بهتر
  • شرکت SpaceX به جای ساخت موشک‌هایی که کمی بهتر از موشک‌‌های قبلی باشند، به کلی زمین بازی را عوض کرد و تصمیم‌ گرفت ماهواره‌برهایی بسازد که یک‌بار مصرف نباشند.
  • اسنپ به جای اینکه تاکسی تلفنی را آنلاین کند، سرویس به کلی دیگری خلق کرد که اصلا شباهی به تاکسی‌ تلفنی،‌ تاکسی‌های زرد و… نداشت.
  • دیجی‌کالا به جای اینکه برای مغازه‌ فیزیکی‌اش یک وبسایت بسازد، از اساس یک فروشگاه آنلاین درست کرد که برای خرید،‌ نیازی به حضور نباشد.
  • شرکت Airbnb به جای اینکه یک سرویس آنلاین بوکینگ بهتر هتل‌ها بسازد، اساسا معنای اقامت را دوباره تعریف کرد.
  • فیس‌بوک، به جای اینکه در رقابت با گوگل، یک موتور جست‌وجوی بهتر بسازه، کلا پرسیده که چرا برای دسترسی به اطلاعات لازمه آدم سرچ کنه؟ شاید آدم ندونه که دنبال چی باید بگرده. لذا یه سوشال‌نتورک ساخته که به جای دسترسی به اطلاعات از طریق موتور جست‌وجو، کاری می‌کنه که خود اطلاعات به سمت آدم بیاد.
ایده‌های ۱۰ برابری از کجا پیدا کنیم؟ 
  • ترندها را با دقت تماشا کنید و در زمان مناسب از آن‌ها استفاده کنید (مثلا mobile, social, cloud/on-demand, big data, crypto, align price with use, etc)
  • از status quo bias بپرهیزید، یعنی خیلی به حباب ساخته شده فعلی، امیدوار نباشید. جلوی آینه از خودتون بپرسید: کی گفته؟ از کجا معلوم؟ چرا؟ اگه برعکس فکر کنیم چی؟
  • بنچ‌مارک نکنید! خودتان باشید. بیرون از جعبه فکر کنید! 
  • روی مشتری‌تان وسواس داشته باشید. درد دل مشتری را بفهمید. human centered فکر کنید.
  • مسئله را دوباره از اول و در چارچوب دیگری تعریف کنید.
  • بروید سراغ کسانی که بالفعل مشتری این بازار نیستند (non-consumers). (مثلا مسافران بالقوه‌ای که مشتری هتل‌ها نبودند،‌ ولی مشتری Airbnb شدند. یا مسافران درون‌شهری که مشتری تاکسی دربست نبودند، ولی مشتری اسنپ شدند. یا کسانی که اصلا اهل فروش اینترنتی نبودند، ولی غرفه‌دار باسلام شدند.)
  • الهام‌بخش non-consumerها باشید. دست خیالشون رو بگیرید و ببرید جایی که فکرش رو نمیکنن. بعدش هم برای اینکه مشتری شوند، قدرتمندشان کنید. کاری که مثلا باسلام با غرفه‌دارانش کرد. 
  • یک مانع اصلی (پول، زمان، مهارت، منابع، دسترسی و…) را از سر راه‌ non-consumerها بردارید (مثل مانع دسترسی برای رانندگان قبل از اسنپ، یا مانع دانش فروش اینترنتی برای غرفه‌دارها قبل از باسلام)
  • وارد بازار دیگران نشوید،‌ بازار جدید بسازید. اصطلاحا کیک را کوچک نکنید! 
  • رقابت برای بازنده‌هاست و قطعا اگر ۱۰ برابر فکر کنید، رقیب کسانی نخواهید بود. حتی اگر کسی با شما رقابت کرد و رقابت سخت شد، به جای افتادن در رقابت، زمین بازی را عوض کنید.
  • چون میتونی قیمت بهتر بدی، وسوسه نشی که بخوای رقابت کنی!
  • اگه یه وقتی لازم بود از میدون رقابت رد بشی ( نمونی ها!) دنبال دلیل مشترک برای رفاقت باش (co-opetition)
  • مشکل را از هم بشکافید (un-bundling) و برای یک قسمت از مشکل، راه حل ده برابر بهتر بسازید.
  • هر چه کمتر بهتر! (less is more) ۱۰ برابر بهتر شدن، به معنای شلوغ‌تر بودن نیست، با حذف هم می‌شود ۱۰ برابر بهتر شد.
  • بیزنس‌مدل‌تان ۱۰ برابر متفاوت با امروز بازار طراحی کنید. (مثلا میاره، مدلی متفاوت از اسنپ بایک طراحی کرده تا زهر انتظار رو از گیرنده بگیره) 
  • ریشه‌ای‌ترین بخش مشکل (root cause) را حل کنید و سراغ درمان علائم مشکل نروید.
  • رابطه علیت را با رابطه با‌هم‌آیی قاطی نکنید! 
  • مثل یک طراح فکر کنید (design thinking)
  • دم بازار رو بگیر!
با اصل ۱۰ برابری، خودتان را محک بزنید!
  • آیا تحلیل رقبا کرده‌اید؟ (بوق! سوختید! ایده‌های ۱۰ برابری تحلیل رقبا ندارند)
  • وقتی ایده‌تان را مطرح کردید، همه گفتند: به‌به! چه ایده خوبی؟! (بوووق! سوختید. ۱۰ برابر بهتر، معمولا با ریجکت شدن همراه است!)
  • آدم‌ها مدام از شما می‌پرسند فرق شما با فلان پلت‌فرم چیست؟ (احتمالا ۱۰ برابر متفاوت نیستید)
  • برای توسعه محصول‌تان بنچ‌مارک می‌کنید؟  (بوق! سوختید! اگر ۱۰ برابر متفاوت باشید، بنج‌مارک پیدا نمی‌کنید!)
مطالعه بیشتر : All Revenue is Not Created Equal: The Keys to the 10X Revenue Club (توصیه شده توسط آقای حمیدی)