این موارد صرفا اصول من برای بررسی یک استارتاپ بدون بررسی اولیه تیم آن است. من برای خود اصولی نوشته ام که اگر یک ایده برای جذب سرمایه اقدام کرد چگونه میتوان با بررسی پیچ دک متوجه خوب یا بد بودن آن شوم. اصولی که ثابت خواهند بود و با گذر زمان احتمال تغییر آن بسیار کم است.
نیاز: این موضوع چقدر نیاز فرد یا افرادی است که استارتاپ به آن توجه دارد؟
بدون رقابت: آیا استارتاپ در فضایی بدون رقابت فعالیت می کند و به غیر مصرف کننده هایی که بر اثر عواملی چون قیمت،مهارت،دسترسی،زمان و منبع توانایی استفاده از محصولات عادی را ندارند خدمت میدهد یا صرفا پول برای هزینه کرد در دیجیتال مارکتینگ و رقابت استفاده خواهد شد؟
حجم بازار ناکارآمد: حجم بازار یکی از مواردی است که در بررسی طرح ها به آن اشاره می شود اما در بطن خود دارای یک ایراد است و آن اینکه معمولا هیچ وقت درآمد کل آن بازار نصیب آن استارتاپها در ۱۰۰ سال آینده هم نخواهد شد.
نکته ای که مهم است از هر ۱۰ نفر که در این بازار هزینه می کنند چند نفر ممکن است در ۱۰ الی ۲۰ سال آینده با توجه به این نیاز مشتری آن شوند؟ این عدد صرفا یک برآورد حدودی من است برای مقابله با حجم بازارهای مبالغه آمیز قرار داده شده در پیچ دک استارتاپهاست که من این عدد را معمولا تا نهایت یک چهارم کل حجم بازار ذکر شده در نظر می گیرم.
بدون عملیات یا دارای عملیات کم: آیا با افزایش هر سفارش مدام تعداد نفرات نیروی انسانی بالاتر خواهد رفت یا ذات عملیاتی استارتاپ قابلیت هندل شدن با نفرات کمتر را در شروع و مقیاس های رشد کوچک دارا خواهد بود؟
قابلیت استخراج پول مناسب از بازار: آیا برای هر رشد، استارتاپ همچون یک معتاد نیازمند جذب سرمایه است یا مدل بیزینس به این صورت خواهد بود که توانایی ایجاد کسب درآمد و استخراج پول از بازار حتی در شرایط بد و تزریق آن به کسب و کار را دارا خواهد بود؟